بارانباران، تا این لحظه: 10 سال و 4 ماه و 14 روز سن داره

باران فندقی

خاطرات 18 ماهگی بارانم....

سلام عزیز دل مامان الان که دارم برات می نویسم دقیقا شما 17 ماه و 17 روزه هستی. تو این ماه ماشالا باز شیطونتر شدی و البته بگم یه کم هم بهونه گیر تر یا بهتره بگم وابسته تر به من...طوری که اگه لحظه ای از جلو چشات دور شم یا کاری داشته باشم و نتونم بهت توجه بکنم گریه ای میکنی که دیگه کسی نمیتونه جلو دارت باشه زیاد از جای شلوغ و شلوغی خوشت نمیاد مگر اینکه چند تا دوست پیدا کنی که از خودت یه کم بزرگتر باشن و حسابی باهاشون بازی میکنی چند روز پیش جشن مولودی برا نیمه شعبان خونه عمه اینا بودیم که شما نیم ساعت بعد از رفتنمون شروع کردی به بهونه گیری و گریه که حتی با دوست جون جونیت اسرا هم بازی نمیکردی برا همین من و بابایی مجبور شدیم قبل از هم...
18 خرداد 1394
1